اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  تاریخ

تلاش ناکام همفکر رجوی برای تحقق 2 موضوع/ بنی‌صدر چگونه از مردم ایران رأی گرفت؟

یک پژوهشگر تاریخ گفت: تلاش بنی‌صدر در دو مورد قابل توجه بود؛ یکی افزایش اختیارات رئیس جمهور و دومی کاهش اختیارات ولی‌فقیه در قانون اساسی که در هر دو مورد موفقیتی برای تاثیر بر سایر اعضا کسب نکرد.

تلاش ناکام همفکر رجوی برای تحقق 2 موضوع/ بنی‌صدر چگونه از مردم ایران رأی گرفت؟

خبرگزاری فارس ـ تاریخ: ابوالحسن بنی‌صدر، نخستین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در ساعات اولیه صبح شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ در ۸۸ سالگی در پاریس از دنیا رفت.

مهم‌ترین فصل زندگی او، عهده‌دار شدن بالاترین مقام اجرایی کشور بود، اما دولت او دولت مستجعل بود. او تنها توانست ۱۷ ماه در سمت خود باقی بماند. تکبر، غرور علمی، نادیده گرفتن سایر گروه‌های سیاسی، همکاری با منافقین و سرویس‌های اطلاعاتی غربی موجب شد تا بنی‌صدر از فرصت تاریخی اولین ریاست جمهوری جهت خدمت به ملت و کشورش محروم بماند.او در اول تیرماه ۱۳۶۰ در پی رأی مجلس به عدم کفایت سیاسی وی، از سوی امام خمینی از این سمت عزل شد. به مناسبت درگذشت ابوالحسن بنی‌صدر، با حجت الاسلام روح‌الله جلالی پژوهشگر تاریخ به گفت‌وگو نشستیم که در پی می‌آید: 

بنی‌صدر چگونه پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد شورای انقلاب و مدارج مهم حکومتی شد؟

این مساله از چند جهت قابل بررسی است. اول اینکه بنی‌صدر قطعا برای ترقی در مدیریت نظام منبعث از انقلاب، با برنامه و به شدت فعال بود. یعنی حتی مشهور بود که او قبل از پیروزی قطعی انقلاب از ریاست‌جمهوری خود مطمئن بود. ببینید بنی‌صدر سه روز از ورودش به ایران (۱۲ بهمن ۵۷) نگذشته بود که ۱۰ روز در دانشگاه صنعتی شریف یک سلسله سخنرانی داشت که خیلی او را مطرح کرد. 

یعنی قبل از آن مطرح نبود؟

خیر! بنی‌صدر اصلا به عنوان یک چهره معروف انقلابی در بین جامعه ایران شناخته نمی‌شد. بعد از این سخنرانی‌ها بنی‌صدر به عنوان یک روشنفکر دینی که سعی دارد با استفاده از مفاهیم و مضامین قرآنی و اسلامی پیوندی با دنیای متمدن غرب برقرار کند، شناخته شد.

فعالیت‌های بنی‌صدر در ابتدای انقلاب بسیار پرحجم و پر سر و صدا بود. مناظره معروف او با بابک زهرایی که از چهره‌های سوسیالیست بود در دانشگاه تهران و تسلطی که از خود در مقابل زهرایی نشان داد و در مقابل ادعای او که مشکلات کشور یک‌شبه و دو شبه قابل حل است، از ۱۶ مشکل کشاورزی سخن گفت، تا مدت‌ها نقل محافل بود.

بنی‌صدر اصلا به عنوان یک چهره معروف انقلابی در بین جامعه ایران شناخته نمی‌شد. بعد از این سخنرانی‌ها بنی‌صدر به عنوان یک روشنفکر دینی که سعی دارد با استفاده از مفاهیم و مضامین قرآنی و اسلامی پیوندی با دنیای متمدن غرب برقرار کند، شناخته شد

یکی از برنامه‌ریزی‌های زیرکانه بنی‌صدر، شیوه اعلام کاندیداتوریش بود. قبل از ملاقات با امام از تردید برای نامزدی ریاست جمهوری گفت و بعد از ملاقات با امام به خبرنگاران گفت که نامزد می‌شود و با توجه به حمایت مرحوم اشراقی (داماد امام) و مرحوم آیت‌الله پسندیده (برادر امام) و این اتفاق، این تلقی در همه ایجاد شد که گویی وی کاندیدای بیت امام است؛ در حالی که امام بعدها تاکید کردند که به او رأی نداده‌اند.

وجه دوم ماجرا که کمک شایانی به او کرد، رزومه و پیشینه قوی بنی‌صدر بود. بله بنی‌صدر مانند رجال قدیمی و شکنجه‌شده و مبارز نهضت، سابقه همراهی قدیمی با امام و یارانش و حضور در قم و نجف به صورت مستمر را نداشت، اما این را در نظر بگیرید که وقتی انقلاب پیروز می‌شود، نیروهای دنیادیده و متخصص طرفدار انقلاب، از سابقون و کسانی که نقش بسیار پررنگ‌تری داشتند و هزینه‌های بیشتری دادند موقعیت‌های بهتری به دست می‌آورند؛ چرا که طوری تلقی می‌شود که آنها اداره‌کننده بهتری هستند.

در واقع همانطور که عرض کردم بنی‌صدر جاذبه‌هایی زیادی داشت. از یک طرف دکترای اقتصاد از سوربن فرانسه داشت و در آنجا تدریس می‌کرد و به زبان عربی و فرانسه تسلط داشت و از طرف دیگر قبل از آن از ابتدای دهه ۴۰، نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران و مسئول سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود.

دو بار به دلیل فعالیت‌های سیاسی بازداشت شده بود. بعد هم در خارج از کشور از دانشجویان فعال و مبارز بود. بنی‌صدر سال ۵۰ برای خاکسپاری پدرش به نجف رفت. از همان‌جا با امام آشنا و ارتباطش با بنیانگذار جمهوری اسلامی قوی شد. در پاریس از معدود کسانی بود که به استقبال امام آمد و ارتباط جدی‌تری با مجموعه رهبری انقلاب در خارج از کشور پیدا کرد. البته در کنار او صادق قطب‌زاده با وی رقابت داشت.

بعد هم با امام به ایران آمده بود و در پرواز انقلاب، امام را همراهی می‌کرد. این را هم بدانید که عضویت بنی‌صدر و قطب‌زاده در شورای انقلاب، کم‌رمق‌ترین اقبال اعضای شورا را داشت و امتیاز همراهی امام از پاریس به ایران به کمک‌شان آمد که جزو آخرین افراد انتخاب شده باشند و قطب‌زاده به خاطر حضور در وزارت خارجه و بنی‌صدر به خاطر سخنرانی و برنامه‌هایی که داشت، کمتر در جلسات شورا بودند و نقش کم‌رنگی در آن داشتند.

وجه سوم این بود که با وجود تکثر نامزدها در دوره اول ریاست جمهوری، بنی‌صدر رقیب قدرتمندی نداشت. این را هم در نظر بگیرید که به دلیل منع روحانیون انقلاب توسط امام‌خمینی برای شرکت در امور اجرایی، حزب جمهوری نتوانست رقیب قدرتمندی در مقابل بنی‌صدر برای ریاست جمهوری معرفی کند، وگرنه در سایر موارد، حزب در جذب آرای مردمی نسبت به سایر گروه‌ها موفق‌تر بود. مثلا در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی یا مجلس شورای ملی (که بعدا شورای اسلامی شد)، لیست حزب معمولا در ایران پیشتاز بود.

نقش بنی‌صدر در مجلس خبرگان قانون اساسی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بافت مجلس خبرگان قانون اساسی به‌نحوی بود که به دلیل قانون‌گذاری اسلامی، محتاج توان بالا در دو دانش فقه و حقوق و همراهی با اندیشه‌های غیرالتقاطی بود. طبیعتا بنی‌صدر نمی‌توانست مانند امثال آقایان بهشتی و ربانی املشی و ... نفوذ کلامی روی اعضای خبرگان داشته باشد و اگر به نطق‌های او در صورت مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی نگاه کنیم، بیشتر یک رویکرد انتقادی و استفهامی از او می‌بینیم. در واقع فکر بنی‌صدر در آن مجلس در اقلیت بود. تلاش بنی‌صدر در دو مورد قابل توجه بود. یکی افزایش اختیارات رئیس جمهور و دومی کاهش اختیارات ولی‌فقیه در قانون اساسی که در هر دو مورد موفقیتی برای تاثیر بر سایر اعضا کسب نکرد.

سرآغاز جدایی بنی‌صدر از روحانیون از کجا بود و چرا به مجاهدین خلق نزدیک شد و چه عواملی باعث شد از مجاهدین جدا شود؟

بنی‌صدر آیت‌الله‌زاده بود و در میان روحانیون معروفی پایگاه داشت. حتی جامعه روحانیت مبارز از نامزدی وی حمایت کرد. پس در واقع لزوما مخالف روحانیون نبود؛ اگرچه جو خانواده خود را ضدآخوندی مطرح می‌کرد، بلکه از طرفی از ابتدا هم تابع فقها نبود و روحیه لیبرالی داشت و از طرف دیگر هم در جنگ قدرت در مقابل حزب جمهوری اسلامی قرار گرفت و بزرگان حزب هم روحانیون سرشناس انقلاب بودند؛ لذا تلقی شد که در مقابل روحانیون انقلاب است. از طرفی هنگامی که اختلاف بالا گرفت و طرد شد، مجاهدین که مترصد فرصت برای ضربه به نظام بودند به صورت سازمانی در سراسر کشور از او حمایت جدی و خیابانی کردند. البته بنی‌صدر از ابتدا، رابطه نزدیکی با رجوی داشت.


بنی‌صدر و مسعود رجوی در یک قاب

اگر بخواهیم به دلایل این تقابل و آن قرابت بپردازیم، قطعا مطلب، خیلی مفصل خواهد شد. اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم، بنی‌صدر از ابتدا شرایط انقلابی و اسلامی نداشت. ناگهان رشد کرده بود و غرور و خودمحوری آنچنان او را عوض کرده بود که قانون، شورای حل اختلاف و حتی خود امام را قبول نداشت.

در واقع به هیچ صراطی مستقیم نبود. مکرر ۱۱ میلیون رای خود را در دهان دیگران که او را نصیحت می‌کردند می‌زد و در واقع باور کرده بود که مردم ایران، او را مستقلا رئیس و رهبر خود کرده‌اند. بعد از مدتی قرابت بنی‌صدر با مجاهدین خلق و نهضت آزادی و جبهه ملی روز به روز برای مردم بیش‌تر آشکار شد.

بنی‌صدر، حتی فیروزه دختر ۱۸ ساله خود را به ازدواج مسعود رجوی درآورد که این ازدواج‌های سیاسی مسعود رجوی هم داستان جدایی دارد. البته بعد از جدایی بنی‌صدر از مجاهدین، این ازدواج دو ساله هم خاتمه پیدا کرد. سازمان مجاهدین خلق با عراق، علیه جبهه ایران همکاری اطلاعاتی و نظامی داشت. این لکه ننگی بود که با آب دریا پاک نمی‌شد. بنی‌صدر با اعلام این دلیل از رجوی و سازمانش در سال ۶۲ جدا شد.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول