مجموع نظرات: ۲۶
چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۵
۲۳ نفر

از کودکی مشکل ضایع نخاعی همراهش بوده و توان حرکت را از او گرفته، اما این مشکل، سد راه پیشرفتش نبوده و قدرت دست‌ها به کمک ۲ پای ناتوانش آمده و در مسابقات بسکتبال با ویلچر و پرتاب دیسک و وزنه و نیزه او را قهرمان قهرمانان کشور کرده است.

يوسفي قهرمان ورزشي

همشهری‌آنلاین-نصیبه سجادی : مربی دارت و ۵۶ ساله است و چندین مدال طلای کشوری دارد. «مریم یوسفی» اکنون ۳روز در هفته به پارک رازی می‌رود و به یک‌ صد نفر از شاگردهایش که بیشتر بانوان ۳۰ سال به بالا هستند، آموزش می‌دهد. او این روزها حسابی مشغول تمرین است تا بتواند مدال خوش‌رنگ مسابقات قهرمانی وزنه‌برداری فرانسه نیز را نصیب کشور کند.

از سماجت تا قهرمانی

در کودکی زمانی که ۷ سال بیشتر نداشت و به مدرسه می‌رفت، معلم ورزش روی برگه‌اش می‌نوشت: «معاف از ورزش.» و این روی روحیه‌اش تأثیر بدی می‌گذاشت. یوسفی به یاد می‌آورد: «همیشه به معلم ورزشم اعتراض می‌کردم که چرا مانع ورزش کردن می‌شوی و او هم یک حرف را مدام تکرار می‌کرد"معاف از ورزش".» اوضاع تا پایه اول راهنمایی به همین منوال می‌گذرد تا اینکه یک روز از معلمش می‌خواهد او هم مثل همکلاسی‌هایش توپ را داخل تور بسکتبال بیندازد. این کار را چنان با قدرت و به خوبی انجام می‌دهد که مورد تشویق قرار می‌گیرد.

از آن روز به بعد هم دیگر کم و بیش در زنگ ورزش مثل بچه‌های دیگر ورزش کرده تا اینکه با جامعه معلولان کشور آشنا و ورزش بخش مهم زندگی‌اش می‌شود: «ورزش بسکتبال به بازوها و مچ‌های قوی احتیاج دارد و من از قدرت بدنی بالایی برخوردار بودم. از هر جای زمین توپ می‌انداختم امکان نداشت داخل تور قرار نگیرد. کم‌کم با توصیه مربیان به رشته پرتاب دیسک و دوومیدانی با ویلچر هدایت شدم و در ۱۴ سالگی نخستین مدال طلای کشوری را کسب کردم و قهرمان قهرمانان کشور شدم». او می‌افزاید: «به دلیل شرایط آن روزهای کشور به مسابقات برون‌مرزی نرفتم و نتوانستم مقام‌های جهانی را به دست آورم.»

قهرمانی‌های یوسفی در داخل کشور بارها و بارها تکرار می‌شود و او یکی یکی مدال‌های طلا و نقره را در رشته‌های مختلف از آن خود می‌کند. او می‌گوید: «اکنون هم روزهای فرد به باشگاه می‌روم و تمرین بدنسازی می‌کنم تا در صورت انتخاب شدن به مسابقات بدنسازی فرانسه اعزام می‌شوم.»

ابزار تمرین قهرمان طلایی کشور یک درخت است با ۱۰۰ شاگرد

هستم پس زندگی می‌کنم

یوسفی صاحب همسر و یک فرزند پسر و داستان ازدواج و تشکیل زندگی‌اش هم شنیدنی است: «بعد از گرفتن مدرک دیپلم مشغول کار شدم و ازدواج کردم. دست تنها و بدون هیچ پشتوانه و کمک مالی زندگی‌مان را شروع کردیم. همسرم نیز معلول جسمی حرکتی، البته در حد کم است. وقتی می‌خواستیم ازدواج کنیم هر دو خانواده مخالف بودند. بالاخره به هر سختی بود ازدواج کردیم.»

این زوج توانیاب خانه‌ای اجاره می‌کنند که اتاق آن طبقه اول، آشپزخانه طبقه دوم و سرویس بهداشتی هم در طبقه اول بود. ظرفشویی هم بین طبقات بود: «با همه سختی‌ها صاحب یک فرزند سالم شدیم و توانستیم به خوبی او را بزرگ کنیم و الان پسرم ازدواج کرده و زندگی خودش را دارد. چون همسرم را دوست داشتم با همه سختی‌ها کنار آمدم و زندگی خودم را ساختم. می‌خواستم به همه ثابت کنم که من با وجود معلولیت می‌توانم در کنار انسان‌های سالم زندگی کنم و از عهده همه کارهایم نیز برآیم.»

ابزار تمرین قهرمان طلایی کشور یک درخت است با ۱۰۰ شاگرد

همه امکانات من

روزهای زوج هر هفته، ساعت ۵ صبح از خواب بیدار و آماده می‌شود و از خانه بیرون می‌زند. صفحه دارت را پشت ویلچرش می‌گذارد و به پارک نزدیک محل زندگی‌اش می‌رود. او می‌گوید: «صفحه دارت را به درخت آویزان و از ۷ تا ۱۱ صبح ورزش می‌کنیم. صد شاگرد از ۳۰ سال تا ۵۰ سال دارم؛ زنان سرپرست خانوار، بدسرپرست و بانوانی که هر روز به خاطر من به پارک می‌آیند و با علاقه ورزش می‌کنند تا کمی از دغدغه‌های زندگی فاصله بگیرند. هم صفحه‌خوانی دارت و اصول پرتاب را به آنها یاد می‌دهم و برایشان مسابقه می‌گذارم.»

یوسفی شاگردانش را بچه‌هایش خطاب می‌کند و ادامه می‌دهد: «اگر یک روز کار داشته باشم و پارک نروم بچه‌ها ناراحت می‌شوند و مرتب به من زنگ می‌زنند و سراغم را می‌گیرند.» از همین کلاس‌ها چند نفر از بچه‌هایش موفق شده‌اند مقام‌آور شوند. او تأکید می‌کند: «فقط ورزش نیست. می‌خواهم خانم‌ها از خانه‌ها بیرون بیایند و ورزش کنند. گاهی با هم درددل  می‌کنیم و مواردی نیز بوده که با مشورت دادن از فروپاشی زندگی‌هایشان جلوگیری کرده‌ام.»

ابزار تمرین قهرمان طلایی کشور یک درخت است با ۱۰۰ شاگرد

تلاش می‌کنم، اما دلخورم

روز جهانی معلولان ۲ سال پیش وقتی شهردار منطقه از او سؤال می‌کند چه خواسته‌ای دارد، یوسفی از آن مدیر می‌خواهد که سوار ویلچر شود تا ببیند معلولان با چه مشکلاتی در تردد مواجه‌اند. این مربی از آن روز چنین به یاد می‌آورد: «شهردار سوار ویلچر شد و وقتی به نهری کوچکی رسید، چرخ ویلچرش درون نهر گیر کرد. همانجا شهردار دستور اصلاح نهرهای محدوده را داد تا لااقل یکی از هزاران مشکل این قشر برطرف شود. خودم هم مرتب در منطقه در حال گشت‌وگذار و رصد کردن مشکلات‌ تردد معلولان هستم و آنها را به شهرداری گزارش می‌دهم تا رفع شود. کارهای خوبی هم انجام شده، اما کافی نیست.»

این مربی پیشکسوت دلخور است از ناملایمات موجود بر سر راه زندگی معلولان و بی‌توجهی‌هایی که به این قشر می‌شود و می‌گوید: «گویی ما شهروندان این شهر نیستیم: «وقتی مثل همه مردم کار می‌کنیم و مالیات و عوارض می‌دهیم چرا نباید مانند دیگران خدمات بگیریم؟ مدتی پیش برای داوری به مشهد رفته بودم وقتی می‌خواستم وارد قطار شوم هیچ ویلچر و امکاناتی برای جابه‌جایی من نبود. سینه‌خیز تا کوپه رفتم.»

او می‌افزاید: «همیشه به شاگردانم گفته‌ام ما معلول نیستیم این شهر معلول است، در زمینه اتوبوس، تاکسی، هواپیما و هر چیز دیگر که فکرش را بکنید که نمی‌تواند به ما امکانات بدهد.»

ابزار تمرین قهرمان طلایی کشور یک درخت است با ۱۰۰ شاگرد

کد خبر 678333

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 17
  • نظرات در صف انتشار: 9
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۶:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
    7 0
    ماشاءالله به اين همه جسارت خداقوت قهرمان
  • سایه IR ۱۹:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
    8 0
    یعنی نمی تونن کمی امکانات تهیه کنن که از این طرفیت به این خوبی استفاده کنن
  • IR ۲۰:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
    5 0
    آفرین به این قهرمان واقعا
  • مهدی IR ۲۱:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
    7 1
    هم خوشحال شدم هم ناراحت نمی دونم چرا این همه بی تفاوتن
  • GB ۰۰:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    8 0
    هم ناراحت کننده س هم اسم شوق میریزم چقد یک انسان میتونه قوی باشه! کاش بیشتر به فکر این آدما باشیم
  • جعفری IR ۰۰:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    7 0
    عالی
  • فرشته سجادی IR ۰۷:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    7 0
    احسنت به این بانوی قوی.مطلب جالبی بود درحوزه زنان بیشتر وارد شوید زنان ایرانی بسبار تحت فشارن بخصوص بانوان بی سرپرست.بدسرپرست وناتوان وکهنسال...فقط من نگران اون درخت هستم کاش یه جایگاهی شهرداری درنظر بگیره
  • IR ۰۹:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    4 1
    اینجا بمونن ، اینجوریه دیگه مهاجرت کنن برن
  • IR ۰۹:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    5 0
    عجب روحیه‌ای! آفرین داره
  • شیرین مصفا IR ۱۸:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    5 0
    با یاد و نام خدای مهربان ایشان اسوه مقاومت ،پشتکار و سخت کوشی هستند و تبحر خاصی در امر مربی گری دارندو با شخصیت کاریزماتیکی که دارند همه بانوان و شاگردان ایشان از علاقمندان ایشان هستند . دعای خیر ما بدرقه راهشان باد 🙏🙏🙏 مانا و پایدار باشند و همیشه در اوج درخشش.آمین
  • IR ۱۸:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    5 0
    سلام وخسته نباشید خدمت خانم یوسفی وآقای حسینی وهمه دوستان که زحمت مصاحبه به این قشنگی رو کشیدند، واقعا نام قهرمان زیبنده شما وهمسر گرامیتان می باشد.«به امید درخشش های قهرمانان ایران زمین»
  • IR ۱۸:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    3 0
    آفرین
  • دلنیا ناصری IR ۱۹:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    7 0
    به خودم میبالم که منم یکی از شاگردان خانم یوسفی عزیز هستم دورد بە غیرتت
  • زهرا قدیمزاده IR ۱۹:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    3 0
    با تشکر از خانم یوسفی عزیز. ایشون بهترین مربی هستن و برای ما خیلی زحمت می کشن
  • کتی اکبری نژاد IR ۱۹:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    3 0
    در بیان توصیف ایشان،واژه ها حقیرن وناچیز،من یکی ازخوش شانسترینها هستم که خداوند چنین هدیه آیی روسرراهم قرارداده. تاهستم فراموششان نخواهم کرد. از ایشان بسیارآموختم،قوی بودن رو،بامشکلات روبرو شدن رو،و....... درکنارمان بمان مهربانترین استاد،وبهترین الگو.
  • IR ۲۰:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    3 1
    خداقوت بانو
  • IR ۲۰:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
    2 1
    عالی هستید چون هستید درایران وبرای ایران می جنگیدـ